سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسیارند کسانی که دانش دارند و از آن پیروی نمی کنند . [امام علی علیه السلام]
شناسنامه مدیروبلاگ
 
محمد رضا[538]

خبر مایه

موریانه

مطالعه در کشورعجیب، منظم و دو سه میلیونی موریانه ها، همچنین بررسی ارتباط دائم آنها با یکدیگر، بیانگر این حقیقت است که موریانه ها هم حرف می زنند و هم زبان مخصوص به خود دارند.

لانه موریانه ها که نیمی از آن در زیرزمین و نیمی از آن روی زمین است، مخروطی شکل و با ارتفاع شش الی هشت متر از دور دیده می شود. در هر یک از این لانه ها یک ملکه وجود دارد که حدود ده تا پانزده سال عمر می کند و هر سال تعداد فرزندان وی زیاد می شود. چرا که ملکه هر دو ثانیه یک تخم می گذارد.

ساختمان خانه موریانه ها از دارای چندین طبقه است که در ورودی آن، برخلاف ساختمان های بشری، در بالای عمارت قرار دارد. طبقات و ساختمان خانه موریانه ها به شرح زیر است:

طبقه دوم: خوابگاه تابستانی کارگران.

طبقه سوم: اطاق نهار خوری تابستانی.

طبقه چهارم: انبار آذوقه.

طبقه پنجم: سرباز خانه.

طبقه ششم: مقر تابستانی ملکه.

طبقه هفتم: انبار تره بار.

طبقه هشتم: آغل حیوانات شیرده . (موریانه ها شته درختان را اسیر کرده، به لانه خود برده،از آنها مراقبت می کنند و از شیره و عصاره ای که این شته ها می سازند، استفاده می کنند.)

طبقه نهم: اطاق بچه ها.

طبقه دهم: اطاق بازی.

طبقه یازدهم: بیمارستان و تأسیسات پزشکی.

طبقه دوازدهم: خوابگاه زمستانی کارگران و گورستان.

طبقه سیزدهم: مقر زمستانی ملکه.

اگر این کشور عجیب دو سه میلیونی را خطری تهدید کند، بلافاصله همه موریانه ها به وسیله ماموران انتظامات یا فرد مطلع با خبر شده وآماده مقابله با خطر می گردند.

موریانه

تعویض موریانه نگهبان و احوالپرسی آنان

سربازان نگهبان در ورودی به لانه، به پاسداری مشغول اند و لحظه ای غفلت نمی کنند. این سربازان ریز به محض احساس خطر، دیگران را خبر می کنند. نگهبانان درفواصل معین و دقیق عوض می شوند، از اینجا می توان استنباط نمود که موریانه دارای قادربه تشخیص وقت است. همچنین از نزاکت و ادب نیز بی بهره نیستند، هنگامی که همدیگر را ملاقات می کنند، به هم نزدیک شده و بینی به همدیگر می مالند. مثل اینکه می خواهند یکدیگر را بشناسند یا سلام و احوالپرسی کنند. پس ازآن خداحافظی کرده و به راه خود ادامه می دهند.


 

اعلام خطر موریانه ها

موریانه ها برای اینکه خطر را به سایرین اطلاع دهند، سرشان را به دیواره چوبی لانه خود میکوبند، در نتیجه ارتعاشی در داخل محفظه خالی درخت ایجاد شده و سایر موریانه ها آگاه می گردند. دارکوب ها وقتی می خواهند به طعام لذیذی از موریانه دست یابند، چند بار به درخت پوسیده ای نوک می زنند، ضربه های وارده در داخل حفرات و لانه موریانه ها ارتعاشاتی شبیه به آنچه گفته شد، به وجود می آورد و موریانه ها به خیال اینکه خطری آنها را تهدید می کند، از یک سمت لانه راه فرار اختیار می کنند. اما دارکوب با زبان باریک و چسبناک خود راه را بر آنها می بندد و دام چرب و نرمی برایشان می گستراند.

موریانه

گفتگو با گرسنه ها

موریانه ها مانند مورچه ها در تمام امور با هم همکاری می کنند. این همکاری دلالت بر ارتباط مستقیم و دقیق همه آنها با یکدیگر دارد. به عنوان مثال در جامعه موریانه ها گرسنه وجود ندارد. یعنی گرسنه با سیر تماس می گیرد و احتیاج خود را با او در میان می گذارد. خمیری که موریانه های مأمور تهیه غذا از چوب می سازند، پیش از آن که کاملاً هضم شود، از ده معده مختلف عبور می کند. تقسیم آن بنا بر قاعده بسیار صحیحی انجام می گیرد. هر قدر موریانه ای گرسنه تر باشد، از محتوای" معده اجتماع" خود کمتر به دیگران می دهد و در عوض ازعابرین، بیشتر خوراک هضم شده می گیرد. اگر موریانه ای که بسیار گرسنه است، با موریانه ای که گرسنه تر از خود او است برخورد نماید، بدون تأمل، قسمتی از غذای کمی که در معده دارد را به او می دهد. بدین طریق شرایط تغذیه در تمام کشور موریانه ها یکسان است. در جوار موریانه های سیر موریانه گرسنه ای وجود ندارد. در کشور آنها فقیر و ثروتمند نیست. آنها با این روش بسیار هوشمندانه و ساده، جامعه کاملی را بنا نهاده اند . به علاوه بد نیست بدانیم که تشکیلات جامعه مورچه ها و زنبورها هم همینطور است.


  
مورچه ها

دانشمندان درباره انواع مختلف مورچه ها مطالعه کرده و به این نتیجه رسیده اند که هر نوع مورچه ای طریقه مخصوصی در پیدا کردن راه لانه اش دارد. مثلاً بعضی از مورچه ها از طریقه نشانه گذاری در روی زمین استفاده می کنند، یعنی وقتی لانه شان را ترک می کنند علائم روی زمین را نشانه می گذارند تا در موقع برگشت بتوانند از روی آن نشانه ها راه لانه خود را پیدا کنند درست شبیه علائم ساختمان ها یا خیابان ها که ما برای پیدا کردن خانه خود از آنها استفاده می کنیم.

دسته ای از مورچه ها با نگاه کردن به ارتفاع خورشید و در بالای افق راه خود را می یابند که بشر جز با استفاده از ابزار و وسایل مخصوص قادر به استفاده از این شیوه نیست.

بعضی دیگر از مورچه ها هم از نشانه های روی زمین و هم از خورشید کمک می گیرند، دانشمندان این را با تجربه هایی ثابت کرده اند. آنها ابتدا روی یک مورچه نشانه گذاری کردند و سپس آن را به حال خود گذاشتند و شروع به تعقیب آن نمودند و بعد از آنکه مورچه تکه خوراکی پیدا کرد و خواست به لانه اش برگردد، آنها آن را بلند کردند و در نقطه دیگری که درست مخالف لانه اش بود قرار دادند یعنی اگر قبلاً رو به مشرق بود این بار رو به طرف مغرب گذاشته شد، در این حالت حشره نمی توانسته از آفتاب کمک بگیرد زیرا به نظر آن ظاهراً آفتاب در یک جای دیگر بود. بنابراین ابتدا مورچه مدتی سرگردان شد و شروع به این طرف و آن طرف رفتن نمود. ولی بالاخره با یافتن یک نشانه زمینی به خانه خود رسید. دانشمندان با تعیین و حساب وقت این آزمایش ها به این نتیجه رسیده اند که بعضی اوقات یک مورچه ممکن است چندین ساعت برای پیدا کردن نشانه زمینی که راهنمای او در رسیدن به لانه اش است، به جستجو بپردازد و مورچه هایی نیز وجود دارند که با بو کشیدن لانه خود را می یابند.


  
خرس قطبی

حیواناتی که درماههای سرد سال، به خواب عمیق زمستانی فرو می روند، طی این مدت چندین بار ازخواب بیدارمی شوند. این امر باعث می شود که آنها انرژی زیادی از دست بدهند. این موضوع کنجکاوی دانشمندان را از دیر باز برانگیخته است.

تحقیقاتی که اخیراً توسط خانم اوا میلسزی از دانشگاه وین، روی دو گروه از موش های زمستان خواب انجام گرفته، نتایج ارزنده ای در برداشته است.

یک گروه از موش ها در اتاق سردی به خواب عمیق زمستانی فرو رفتند . اما گروه دوم را در شرایط گرم بیدار نگه داشتند. پس از اینکه گروه اول از خواب بیدار شدند ، فعالیت مغزی آنها مورد سنجش قرار گرفت. در گروه اول مشاهده شد که آنها بسیاری از آموخته های قبل از خواب زمستانی خود را فراموش کرده اند . در حالی که گروه دوم بسیار هشیارتر بودند. از این رو به اعتقاد محققان این پستانداران به این دلیل چندین بار از خواب زمستانی بیدار می شوند، که از صدمات مغزی پیشگیری کنند. زیرا تحقیقات نشان می دهند که بر خلاف خواب معمولی، در خواب زمستانی، سوخت و ساز تقریباً قطع می شود و فعالیت مغزی نیز قابل اندازه گیری نیست.


  

موش

گروهی از جانوران چند ماه از سال را در خواب زمستانی می گذرانند این گروه در فصل زمستان، زمانی که سطح زمین از برف پوشیده شده، به خواب می روند در چنین شرایطی دسترسی این جانوران به مواد غذایی مورد نیاز، عملاً غیر ممکن و یا بسیار مشکل می شود . به خواب زمستانی رفتن جانوران، در حقیقت تطبیق دادن خود با شرایط محیط زیست است.

اگر این جانوران به خواب زمستانی نروند به علت عدم دسترسی به مواد غذایی مصرفی و یا به سبب سرمای سخت زمستانی «احتمالاً» تلف گردیده و از بین خواهند رفت.

جانورانی که به خواب زمستانی می روند برای این که به زندگی خود ادامه دهند، اولاً فعالیت های بدنشان به حداقل ممکنه می رسد ثانیاً از ذخیره موجود بدنشان استفاده می نمایند. مثلاً «موش خرمایی کوهی» را مثال می زنیم: در دوران خواب زمستانی ضربان قلب موش خرمای کوهی از 140 بار در دقیقه به دو یا سه بار در دقیقه کاهش پیدا می کند دفعات تنفس از25 بار در دقیقه یک تا دو بار و درجه حرارت بدن از 38 درجه به 10 درجه سانتیگراد می رسد .

معمولاً این جانور در اواسط فروردین یا اوایل اردیبهشت در حالی که کاهش وزن پیدا کرده و بسیار لاغر و ضعیف شده، از خواب زمستانی بیدار می شوند. جالب اینجاست که با وجود لاغری، بسیار فعال و چابک هستند.


90/3/13::: 10:27 ع
نظر()
  

مثلث برمودا محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پاره‌ای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد. موقعیت مثلث برمودا مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود. در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی 40 درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد. این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند .اغلب این حوادث از سال 1945 به بعد روی داده است ،و در طول 26 سال اخیر بیش از 1000نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد . وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند. آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روییت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه ‌قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.

منطقه وحشت:

 همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.

مشاهدات و گزارشات:

در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روییت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند
.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. “خطری همانند یک خنجر هم اکنون … به سرعت می‌آید … ما نمی‌توانیم فرار کنیم …” در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.

علل واقعه:

علل فرضی طبیعی:

توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارایه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.

علل فرضی غیر طبیعی:

دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارایه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنهامی‌گردد
.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامریی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.

داستانی عجیب:

 حادثه‌ای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی می‌گردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعه‌ای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه می‌گفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط می‌شد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقب‌تر بود. در حالی که هواپیما درست 20 دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.آیا مثلث برمودا و نقاط مشخص دیگر به صورت ماشینی عظیم عمل می‌کنند تا اختلالاتی بوجود آورند؟آیا آنها می‌توانند گردابهایی را چه در داخل و چه در خارج از جو بوجود آورند که اجسام و اشیا به داخل آنها بیفتد و به بعد زمان و مکانی دیگر منتقل شوند؟

گذشته و آینده برمودا:

 به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارایه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.

دانشمند روسی مدعی کشف راز مثلث برمودا شد:

یک دانشمند ژیوفیزیک ساکن شهر وارونژ روسیه مدعی کشف یک علت طبیعی برای حوادث ناگوار مثلث برمودا شد.به گزارش ایسنا، ولادیسلاو بوکریف، در این زمینه گفت: ویژگی عجیب مثلث برمودا توسط طبیعت برنامه ریزی شده است. یکی از شعبات جریانات گرم گلف استریم، با گردش در جهت عقربه‌های ‌ساعت در منطقه دریای سارگاسوف، روی می‏دهد. این حرکت به یادآورنده پرتاب کننده دیسک است که در آغاز خود می‏چرخد و تنها در لحظه ای که بالاترین سرعت زاویه ای را به دست آورد، دیسک را به جلو پرتاب می‏کند.به نظر وی وجود میکرو و ماکرو گودال‌هایی ‌در این منطقه، مولد آشفتگی‌های ‌جاذبه ای و مغناطیسی می‏باشد که در نتیجه آن دستگاه‌ها ‌از کار افتاده و ارگانیزم انسان سنگینی ای را تحمل می‏کند که گاهی مرگبار است.
وی می‏گوید: چون در این منطقه، گردش آب در جهت عقربه‌های ‌ساعت است، برمودا همانند گرداب، اشیا را به سمت خود می‏کشد، یعنی بردار جاذبه به سمت عمق دریا و مرکز زمین است. برمودا برای وسایط نقلیه هوایی و دریایی تنها در زمان وقوع جزر در دریا خطرناک است. در این فاز، ابتدا گودال‌های ‌آبی و پس از آن گودال‌های ‌هوایی پدیدار می‏شوند. این وضعیت همانند فنجانی است که به طور ناگهانی انتهای آن را باز کنند. آب به سمت شکاف حرکت می‏کند و حرکتی گردشی به خود می‏گیرد و در امتداد خود، جریان هوا را می‏راند. این دانشمند ژیوفیزیک روسیه می‏افزاید: با دانستن فاز جریان مد و ویژگی تشکیل جریانات، می‏توان روشی را ایجاد کرد که وقوع حادثه را در این مثلث ناآرام، همچنین در سایر نقاط خطرناک جهان هشدار دهد.


90/3/13::: 7:10 ع
نظر()
  

ماهاتما گاندی

ماهاتما گاندی در دوم اکتبر 1869 در روستایی در ایالت گجرات هند متولد شد. هجده ساله بود که به راهنمایی یکی از دوستان خانوادگی، برای ادامه تحصیل به انگلستان فرستاده شد.

در آغاز ورود به لندن نهایت کوشش خود را به کار برد که جنتلمن واقعی باشد، اما اقامت در لندن و آشنایی با محافل دانشگاهیان و شرق شناسان طبیعت ثانوی او را کامل کرد و از این جوان محجوب، یک مرد شرقی مبادی آداب، آرام و کامل ساخت. در سال 1891 به وطن بازگشت و در بمبئی به وکالت پرداخت و پس از چندی به عنوان وکیل یک شرکت تجاری مسلمان و هندی استخدام شد و در سال 1893 عازم شهر ناتال در آفریقای جنوبی شد. در آفریقای جنوبی او با مشاهده تبعیض نژادی، به خصوص در قبایل اقلیت هندی تبار این کشور، نهضت مبارزه با تبعیض نژادی را پایه گذاشت. او خاطره تلخ کتک خوردن مأمور قطاری را که به او اجازه داد در کوپه درجه یک بنشیند تا پایان عمر فراموش نکرد. 

ماهاتما گاندی

گاندی در حالی به وطن برگشت (سال 1917) که شهرت خاص و عام یافته بود. ناشناس از وطن رفته و سرشناس برگشته بود. از حدود سالهای بعد از جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ جهانی دوم یعنی حدود 33 سال بی وقفه برای نجات مردم خود و استقلال کشورش از یوغ انگلیسیها مبارزه کرد تا بالاخره بعد از تحمل رنج های فراوان در این راه و همراهی افرادی چون «جواهر لعل نهرو» در آگوست 1947 کشور هند را به استقلال و مردمش را به آزادی رسانید. او پس از اعلام استقلال حاضر به قبول مقامی در حکومت هند نشد و رهبری کنگره را به نهرو داد. شیوه مبارزه ای مهاتما گاندی در نوع خود در جهان بی نظیر بوده است. شیوه مبارزه او امروزه در جهان به عنوان یک الگو و فلسفه مطرح است، او همیشه بر حقیقت، صلح و عدم خشونت برای رسیدن به مقاصد تاکید فراوان داشت. بعدازظهر روز 30 ژانویه 1948، تنها پنج ماه پس از استقلال هند، هنگامی که مهاتما گاندی از خانه موقتی اش در دهلی به طرف یک جلسه دعا می رفت، از ناحیه شکم و سینه هدف سه گلوله قرار گرفت و جان سپرد.


90/3/12::: 7:37 ع
نظر()
  

بازم مرام تیر آهن!! 

یه مدت که خبری ازش نگیری خودش زنگ میزنه!


  

سلام ، خوبی ؟ یه سوال شرعی داشتم ، دیشب خواب تو رو دیدم ! 

آیا نماز وحشت بر من واجب است !؟؟


  

یارو کفه دستش می خاره می گه پول داره میاد، گوشش می خاره می گه دارن پشتم حرف می زنن، کف پاش می خاره میگه پول داره می ره، کثیفی بابا جون کثیفی، برو حموم!


  

در مسابقات”انجام حرکات خرکی” در شهر حیف نون اینا، خر در مرحله مقدماتی حذف شد!


  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >